لحظاتی وجود دارند که خدا می آید و بر درت می کوبد . این یعنی عشق --
خداوند بر درت می کوبد
شاید از طریق یک زن
از طریق یک مرد
از طریق یک کودک
... از طریق یک عشق از طریق غروب آفتاب
طلوع آفتاب
خداوند با میلیونها روش می تواند در بزند!!!
او همیشه استقامت دارد
قلب او بسیار ظریف و شکننده است
بسیار شوخ
بسیار فریبا
بسیار بخشنده
بسیار خوش آهنگ
او یک زن است
او یک زندگی است
او مادر است.....به مادر انرژی بدهیم و حرف های مثبت نیز بزنیم تنها دردهای خود را به دامنش نریزیم. بودن مادر در زندگی خود بزرگترین نعمت است حتی اگر انگشتی برای ما بلند نکند.
به زندگی اینگونه نگاه کنيد... . . .
مرد را به عقلش نه به ثروتش . زن را به وفايش نه به جمالش .
دوست را به محبتش نه به کلامش .
عاشق را به صبرش نه به ادعايش .
مال را به برکتش نه به مقدارش . ... خانه را به آرامشش نه به اندازه اش .
غذا را به کيفيتش نه به کميتش .
درس را به استادش نه به سختیش .
دانشمند را به علمش نه به مدرکش .
مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش .
نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش .
شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش . .............. دل را به پاکیش نه به صاحبش
آورده اند مردي بود که پيوسته تحقيقِ مکرهاي زنان مي کرد و از غايت غيرت، هيچ زني را محل اعتماد خود نساخت وکتاب حيله النساء (مکرهاي زنان) را پيوسته مطالعه مي کرد. روزي در هنگام سفر به قبيله اي رسيد و به خانه اي مهمان شد.
مرد ِخانه حضور نداشت ولکن زني داشت در غايت ظرافت ونهايت لطافت. زن چون مهمان را پذيرا شد با او ملاطفت آغاز نمود. مرد مهمان چون پاپوش خود بگشود و عصا بنهاد، به مطالعه کتاب مشغول شد. زن ميزبان گفت: خواجه! اين چه کتاب است که مطالعه ميکني؟ گفت: حکايات مکرهاي زنان است. زن بسیار بخنديد وگفت: آب دريا به غربيل نتوان پيمود وحساب ريگ بيابان به تخته خاک، برون نتوان آورد و مکرهاي زنان در حد حصر نيايد. پس تير ِغمزه در کمان ِابرو نهاد و بر هدفِ دل او راست کرد و از در مغازلت و معاشقت درآمد چنان که دلبسته ي او شد. در اثناي آن حال، شوهر او سر رسيد..
زن گفت: شويم آمد و همين آن که هر دو کشته خواهيم شد. مهمان گفت: تدبير چيست؟ گفت: برخيز و در آن صندوق رو. مرد در صندوق رفت. زن سرِ صندوق قفل کرد. چون شوهر در آمد پيش دويد و ملاطفت و مجاملت آغاز نهاد و به سخنان دلفريب شوهر را ساکن کرد. چون زماني گذشت گفت: تو را از واقعه امروز ِ خود خبر هست؟ گفت نه بگوي. گفت: مرا امروز مهماني آمد جوانمردي لطيف ظرايف و خوش سخن و کتابي داشت در مکر زنان و آن را مطالعه ميکرد من چون آن را بديدم خواستم که او را بازي دهم به غمزه بدو اشارت کردم، مرد غافل بود که چينه ديد و دام نديد. به حسن واشارت من مغرور شد و در دام افتاد.
بساط عشقبازي بسط کرد و کار معاشقت به معانقه (دست در گردن هم)رسيد. ساعتي در هم آميختيم ! هنوز به مقام آن حکايت نرسيده بوديم که تو برسيدي وعيش ما منغض (باطل) کردي !
زن اين ميگفت و شوهر او مي جوشيد و مي خروشيد و آن بيچاره در صندوق از خوف مي گداخت و روح را وداع مي کرد. پس شوهر از غايت (روي) غضب گفت: اکنون آن مرد کجاست؟ گفت: اينک او را در صندوق کردم و در قفل کردم. کليد بستان و قفل بگشاي تا ببيني. مرد کليد را بستاند و ......
همانا يادش رفته بود كه با زن گرو بسته بودند (جناق شکسته بودند) و مدت مديدي بود هيچ يک نمي باخت.
مرد چون درخشم بود بياد نياورد که بگويد؛ يادم، و زن در دم فرياد کشيد؛ يادم تو را فراموش.؛ مرد چون اين سخن بشنيد کليد بينداخت و گفت:
لعنت بر تو باد که اين ساعت مرا به آتش نشانده بودي و قوي طلسمي ساخته بودي تا جناق را ببردي.
پس با شوهر به بازي در آمد و او را خوش دل کرد. چندان که شوهرش برون رفت، درِ صندوق بگشاد و گفت: اي خواجه چون (آنچه) ديدي، هرگز تحقيق احوال زنان نکني؟
گفت: توبه کردم و اين کتاب را بشويم که مکر و حيلت شما زيادت از آن باشد که در حد تحرير در آيد.
زن گفت : بس بدان که چون این است
یادمان باشد سر سجاده عشق؛
جز برای دل محبوب دعایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطر مان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم....زندگی میگذرد
زندگی میگذرد
خوب یا بد
تلخ یا شیرین
یادمان باشد دلمان را نسپاریم دست هر نا اهلی
که زمینش زند و
پای بر ان بنهد
دلمان را نسپاریم
دست هر انسانی ،که نگاهش را نیست
افقی بیش ،ا ز سر پرچین خانه همسایه
دلمان را نسپاریم
دست هر عابر دهر
دست هر خانه به دوش
دل تو گوهر نایاب وجود توست در
عمق خرابات تنت
دل دل است...
دل نه گل است که اگر یک روز از عمد شکست
بشود بند زنی
قدر این دل باید
زندگی میگذرد
گر بخواهی با عشق
گر نخواهی با غم
maryam_mary2069@yahoo.com
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دلنشین ترین ها
و آدرس
yekihast.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.